۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

ساندیس سبز یا رشوه...؟؟

کله سحر،با صدای زنگ در بیدار شدم..! کشون کشون، رفتم درو وا کردم ، ولی کسی اونجا نبود...،فک کردم شاید یکی از دخترای دم بخت همسایه،سر راه دانشگاه،زنگ زده و زده به چاک...،ولی ییهو متوجه یه کارتن عظیم الگنده ساندیس شدم که یه یادداشت روش بود که توش نوشته بود :" دوستم داشته باش..!سبزها در راهند..! دوستم داشته باش...! امضا:ا.نفوظ! "

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی